بعد شش ماه .
تو تنها کسی هستی که وقتی نگاهم میکنی تا تهش را میفهمم
تو معنی رفیق را هم عوض کردی .
بنت المصطفی این را بدان
آدم هایی که همراه باشند کم نیستند .
آدم هایی که حقیقتا "باشند" و تو را بفهمند و از عمق وجودشان
تو را دوست بدارند کم اند
و من یکی از آن ها را دارم . آنقدری که اگر تمام عمر هم پا بر روی خواسته
های گاه و بیگاه من بگذارد باز هم او همانی است که قلبم را با او قسمت کرده ام
امروز رفتم نقد شعر
ملال انگیز و خسته کننده بود ! رفتم نه از روی هوس
نه از روی یک احساس احمقانه . رفتم که تکلیف دلم را روشن کنم
و حالا نه متنفرم و نه عاشق
حالا عاقلم
نپرس که چه شد! چون شرح جدال بین عقل و احساسم طولانیست
اما بدان آنقدر حجت عقلی یافتم که راز دانشکده ادبیات را تا اخر عمر در صندوقچه دو نفره مان بگذاریم و گه گداری تماشایش کنیم و از خنده روده بر شویم
و سرکشی های 19 ساله مان را دوست بداریم با همه ی ناپختگی هایش
بنت المصطفی امروز تمام ساعت هایی که در علیمحمدی کار میکردم و علم کاروان را اتو میکردم فقط فکر کردم و متوسل شدم
اگر رفتن برایم یقین نمیشد نمی رفتم
و تا دقیقه های اخر هم وقتی از راهرو های تاریک ادبیات می گذشتم شک تمام وجودم را گرفته بود و خدا را التماس میکردم که راه را نشانم بدهد
اما حالا خوشحال ترین دختر 19 ساله عالمم
دختری که احساس میکند میوه ی عقل گاهی خیلی شیرین تر از احساس زودگذر است
امروز سید گفت گاهی ادم ها عاشق تصور خود میشوند نه حقیقتی که روبه رویشان است
و من اقرار میکنم که عاقل بودن اوج انسانیت است .
بنت المصطفی اگر تا اخر عمر هم در دلت از من ناراحت باشی من عمیقا معتقدم در بدست اوردن دلت دستی توانا دارم . (:
درباره این سایت